حکایت آواز و صوت کفش آنکه آهسته و پیوسته رود. - لک و لک افتادن، به این در و آن در یا لک و لک راه افتادن. یا لک ولک توی عالم و دنیا راه افتادن. بی سبب و غرض و فایدتی با دست تهی روی به قصدی آوردن: لک و لک راه افتاده ای که چه ؟
حکایت آواز و صوت کفش آنکه آهسته و پیوسته رود. - لک و لک افتادن، به این در و آن در یا لک و لک راه افتادن. یا لک ولک توی عالم و دنیا راه افتادن. بی سبب و غرض و فایدتی با دست تهی روی به قصدی آوردن: لک و لک راه افتاده ای که چه ؟
چون سؤال یا خواهش کسی را رد کردن خواهند بدرشتی، در جواب او گویند لا و لا کرامه: گفتند اگر رأی خداوند بیند از پیش خداوند برود. گفت لاولا کرامه. گفتند پیر است و حق خدمت دارد و از این نوع بسیار گفتند تا دستوری داد. (تاریخ بیهقی ص 369)
چون سؤال یا خواهش کسی را رد کردن خواهند بدرشتی، در جواب او گویند لا و لا کرامه: گفتند اگر رأی خداوند بیند از پیش خداوند برود. گفت لاولا کرامه. گفتند پیر است و حق خدمت دارد و از این نوع بسیار گفتند تا دستوری داد. (تاریخ بیهقی ص 369)